کوچولوی من

چند روز بعد

امروز حالم خوب شده عزیزم برای اولین بار خورم پوشکتو عوض کردم خخخخخخخخخخخخخخخخخ الان خوابیدی .....داری برای خودت اااااا می کنی الهی فدات بشم دیروز رفتیم دکتر گفت زردی نداری چند روز پیش از ثبت احوال زنگ زدن شناسنامه خوشگلتو گرفتیم
4 اسفند 1392

تولد عشقم 29 بهمن پایان انتظار

عزیزم خوش اومدی روز 3 شنبه ساعت 3 با درد شدیدی بیدار شدم دلم درد می کرد کمرم درد می کرد به روشنک جون گفتم حالم بده به بیمارستان زنگ زدم گفت اگه دردات زیاد شد بیا خوابیدم ساعت 9 بیدار شدم حالم بد بود گفتم مامان بیدار شو بریم بیمارستان سریع رفتم حموم و راه افتادیم ساعت 10.30 اونجا بودیم 11.45 شما بدنیا اومدی کلی گریه کردم رفتم اتاق عمل به دکتر گفتم مواظب نی نی باشین................... وقتی بهوش اومدم ساعت 2 بود گفتم من کجام خانم پرستار گفت ریکاوری گفتم بچم سالمه خانمه گفت آره 30 دقیقه بعد رفتم تو اتاق روشنک جون می گفت خیلی نازه فکر می کردم شوخی می کنه آخه ما فکر می کردیم تو سیاه می شی اوردنت وای باورم نمی شد چشمات چقدر قشنگ بود باورم نمی...
4 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کوچولوی من می باشد